Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-04-28@12:57:50 GMT

شهید ابوالفضل مهدیار یک انسان حرفه‌ای و باهوش است

تاریخ انتشار: ۱۰ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۱۳۵۸۹

شهید ابوالفضل مهدیار یک انسان حرفه‌ای و باهوش است

خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: کتاب «به نام مادر» نوشته سید میثم موسویان به تازگی توسط انتشارات کتاب جمکران منتشر شده است. این کتاب داستان زندگی شهید ابوالفضل مهدیار خلبان نیروی هوایی ارتش می‌پردازد. ماجرای کتاب با تیمساری مسن شروع می‌شود که پیش از این نویسنده او را در کتاب «بی نام پدر» معرفی کرده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ماجرای کتاب با خودگویی‌های ذهنی تیمساری مسن شروع می‌شود که پیش از این نویسنده او را در کتاب «بی‌نام پدر» معرفی کرده است. این بار تیمسار از طرف آمریکا مأمور شده تا کودتایی را برای ساقط کردن جمهوری اسلامی انجام دهد. این تیمسار، فردی سرمایه‌دار است و معتاد قمار. او در خواستگاری دختر یک ملاک قدیمی به نام حاج مقدس شکست خورده است.

با دیدن نوه حاج مقدس که خلبان است، طعم تلخ این شکست درون تیمسار زنده می‌شود. او خیال می‌کند که اگر آن روز از حاج مقدس بازی را برده بود، حالا این خلبان موفق به او تعلق داشت. بنابراین تلاش می‌کند ابوالفضل را از حاج مقدس پس بگیرد و پسر خودش بکند. تیمسار قرار است در کودتای نقاب با خلبان‌ها به تهران پرواز کرده و منزل حضرت امام خمینی را بمباران کنند.

سیدمیثم موسویان پیش از این انتشار کتاب «بی‌نام پدر» را در پرونده ادبی خود دارد کتابی که جوایز متعددی از جمله در جشنواره‌های قلم زرین، جلال آل احمد، کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، شهید اندرزگو و… را برای خود کسب کرده است.

مشروح گفتگوی خبرگزاری مهر را با این نویسنده در ادامه می‌خوانید:

* آقای موسویان شروع صحبت با شما! رمان جدیدتان را معرفی کنید!

به نام مادر، رمانی است که قصه آن در مقطع زمانی کودتای نوژه، شکل گرفته است و اصلی ترین شخصیت آن، یکی از خلبان‌هایی است که در این کودتا شرکت داشته و جزو نفرات اصلی این کودتا دستگیر می‌شود، اما با عنایت حضرت زهرا سلام الله علیها، توسط امام خمینی عفو شده و باز به ارتش و خلبانی برمی گردد. در مورد کودتای نوژه، نظرات تخصصی فراوان و متضادی وجود دارد که در این رمان به این نظرات پرداخته شده است و من به عنوان نویسنده از بین این نظرات متضاد، مسیری پر افت و خیزی را طی کرده ام تا داستان به نحوی جانبدارانه، هیچ کدام از نظریه‌ها را به صراحت نفی یا اثبات نکند و هر کدام را در منظر مخاطب قرار بدهد.

تیمساری که اجرای کودتا به او محول شده، همان تیمساری است که در رمان بی نام پدر، اصلی ترین شخصیت رمان است و یک ضد قهرمان محسوب می‌شود. همان‌طور که در بی نام پدر، پرداختن به اسطوره رستم و سهراب یکی از لایحه‌های رمان به حساب می‌آمد، در این‌رمان هم اسطوره سیاوش و آزمون آتش، یکی از لایه‌هایی است که روی قصه این رمان اثر گذاشته است. در واقع خلبان، این ماجرا، سیاوش است که در آزمون آتش حکم برائت خود را با شهادت به دست می‌آورد. در کنار این شخصیت اصلی که در سایه در تمام فصول قسمت‌هایی از زندگی او روایت شده، هر کدام از این شخصیت‌های دیگر رمان زندگی شخصی خودشان را دارند.

* ایده کتاب چگونه به ذهن شما رسید؟

همان‌طور که در بی نام پدر، پرداختن به اسطوره رستم و سهراب یکی از لایحه‌های رمان به حساب می‌آمد، در این‌رمان هم اسطوره سیاوش و آزمون آتش، یکی از لایه‌هایی است که روی قصه این رمان اثر گذاشته است. در واقع خلبان، این ماجرا، سیاوش است که در آزمون آتش حکم برائت خود را با شهادت به دست می‌آوردوقتی با زندگی شهید مهدیار آشنا شدم، فکر کردم که قابلیت پرداختن به ایشان، در ادامه رمان بی نام پدر وجود دارد و همان شخصیت‌های بی نام پدر می‌توانند در یک بستر تاریخی جدید، در حالی که زندگی خودشان را در یک فضای تازه انقلاب کرده، پیش می‌برند، با یک شخصیت جدید دور هم جمع شوند

* قالب کتاب و شخصیت‌ها رو بر چه اساسی انتخاب کردید؟

بر اساس و در ادامه رمان بی نام پدر، شخصیت‌ها به همان شیوه بی نام پدر، زندگیشان روایت می‌شو

* چرا قالب رمان را انتخاب کردید؟

چون از رمان خوشم میاد

* مخاطب به نام مادر چه کسانی هستند؟

مثل هر رمان بزرگسال دیگری، این رمان سعی کرده است که با بازی‌های فرمی، نظر قشر رمان خوان و حرفه‌ای را به خود جلب کند و با قصه پر کشش، چنگی هم در مخاطب عام بیاندازد

* نوشتن این کتاب چه مدت طول کشید؟

به نظرم ۶ ماه نوشتن این کتاب طول کشید

* برای نوشتن از شهدا لازم هست که نویسنده بتواند با شهید ارتباط بگیرد. این ارتباط بین شما و شهید مهدیار شکل گرفت؟ حس و حال شما موقع نوشتن از شهید چه بود؟

این شهید بزرگوار، زندگی عجیبی دارد که من را تحت تأثیر خودش قرار داد. یک انسان بسیار حرفه‌ای و باهوش که اوج و فرود زندگیش، قبل از تولد تا زمان شهادت، هر کسی را متعجب می‌کند. به علاوه مظلومیت ایشان هم، یکی از چیزهایی است که هنگام نوشتن، بر آن حال و هوا اثر گذاشت.

* نوشتن از شهدا و دفاع مقدس را برای نسل نو و نسل‌های آینده مؤثر میدانید؟

به نظر من یکی از قانون‌های اصلی این دنیا، درخشش و جلوه گری ایمان است. هر جا ایمان قدرت بیشتری پیدا می‌کند، اثر عمیق‌تری می بخشد. شهدا آنقدر به یک عقیده ایمان داشتند که حاضر شدند، خون خودشان را به پای آن عقیده بریزند و حرف زدن از این ایمان، می‌تواند، بر هر مخاطبی اثر بخش باشد

* کدام شخصیت در این کتاب را بیش از بقیه دوست دارید؟

شخصیت دیوانه در این کار، برای من دوست داشتنی ترین شخصیت رمان است

* آیا زندگی شخصیت‌های کتاب به زندگی شما یا افراد پیرامون شما نزدیک است؟ کدام یک؟

هر کدام از این شخصیت‌ها به افراد زندگی من همانقدر که نزدیک است، دور است و همانقدر که دور است نزدیک. اما این که یک شخصیت، ما به ازای خارجی کاملی داشته باشد، اینطور نیست. با این حال شخصیتی که در زندان بر این خلبان شهید اثر گذار است و مباحثی که توسط او در زندان و خارج از زندان مطرح می‌شود، تحت تأثیر درس‌ها و مباحثی است که در کتاب نفیس و ارزشمند سلوک سائلانه استاد، دکتر محمدرضا فریدونی مطرح شده است

* همکاری شما با انتشارات جمکران از کجا شروع شد؟

بنده سال ۹۶ یک مجموعه داستان به نشر جمکران سپردم که داستان‌های آن همه حول و هوش دفاع مقدس شکل گرفته است و عزیزان نشر این مجموعه داستان را با عنوان، تفنگمو زمین نذار، روانه بازار کردند و این مجموعه داستان، نامزد جایزه جلال آل احمد سال ۹۷ شد. بعد از این کتاب، بی نام پدر رو به دوستان سپردم که الحمدلله این اثر هم در سال ۱۴۰۰ جوایز زیادی گرفت و زمینه شد تا به نام مادر هم در این نشر عزیز، متولد شود.

کد خبر 5600000 فاطمه میرزا جعفری

منبع: مهر

کلیدواژه: کتاب بی نام پدر جایزه جلال آل احمد سید میثم موسویان انتشارات کتاب جمکران دفاع مقدس خلبان شهید نیروی هوایی ارتش نیروی هوایی خلبانان شهید ابوالفضل مهدیار رمان ایرانی دفاع مقدس کتاب و کتابخوانی معرفی کتاب تازه های نشر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هفته دفاع مقدس انتشارات راه یار انقلاب اسلامی ایران انتشارات ققنوس دفاع مقدس جنگ تحمیلی ادبیات کودک و نوجوان انتشارات کانون پرورش فکری تحقیق و تفحص نام مادر بی نام پدر آزمون آتش شخصیت ها حاج مقدس

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۱۳۵۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

علی‌اکبر قربان شیرودی را می‌شناسید؟

شهید شیرودی بالاترین ساعت پرواز در جنگ را در جهان داشت و با بیش از ۴۰ بار سانحه و بیش از ۳۰۰ مورد اصابت گلوله به هلی‌کوپترش، باز سرسختانه می‌جنگید.

به گزارش ایسنا، علی‌اکبر قربان شیرودی  دی ماه ۱۳۳۴ در روستای بالاشیرود از توابع شهرستان تنکابن متولد شد. پس از گذراندن سال سوم متوسطه در زادگاه خویش، برای ادامه تحصیل راهی تهران شد و همراه با کار به تحصیل خود ادامه داد. شیرودی با اتمام تحصیلات متوسطه در سال ۱۳۵۱ وارد ارتش شد و دوره مقدماتی خلبانی را در تهران به پایان رساند. سپس دوره هلی‌کوپتری کبرا را در پادگان اصفهان گذراند و با درجه ستوانیاری فارغ‌التحصیل شد.

وی پس از سه سال خدمت در ارتش به کرمانشاه رفت و با خلبان احمد کشوری آشنا شد. شیرودی از ارتشیانی بود که با اوج‌گیری جریانات انقلاب اسلامی به صفوف راهپیمایان پیوست و به دستور حضرت امام (ره) مبنی بر فرار سربازان از پادگان‌ها، او نیزخارج شد. پس از خروج از پادگان درصدد تشکیل گروهی چریکی برآمد و با تعدادی از دوستانش در کرمانشاه در این زمینه اقدام کرد تا اینکه امام خمینی (ره) به میهن بازگشتند و انقلاب به پیروزی رسید.

شیرودی که در جریانات پیروزی انقلاب با پیشمرگان کرد مسلمان همکاری کرده بود، با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به سپاه غرب کشور پیوست.

وی که با شروع جنگ تحمیلی در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ به منطقه کرمانشاه رهسپار شده بود در جریان یکی از مأموریت‌های خود با سرپیچی از فرمان بنی‌صدر مبنی بر تخلیه پادگان و انهدام انبار مهمات منطقه، به همراه دو خلبان همفکر خود و با دو هلیکوپتری که در اختیار داشتند، در طول ۱۲ ساعت پرواز بی‌نهایت حساس و خطرناک که وی به عنوان تنها موشک انداز پیشاپیش دو خلبان دیگر به قلب دشمن یورش برد، توانست مهمات دشمن را درهم کوبیده و خسارات سنگینی بر دشمن وارد آورد.

شجاعت و ابتکار عمل این شهید نه تنها در سراسر کشور، بلکه در تمام خبرگزاری‌های مهم جهان منعکس شد. بنی‌صدر برای حفظ ظاهر دو هفته بعد به او ارتقا درجه داد، اما وی درجه تشویقی را نپذیرفت و تنها خواسته‌اش را دیدار با حضرت امام و بیان کارشکنی‌های بنی‌صدر و بی‌تفاوتی برخی از فرماندهان اعلام کرد.

در همان ایام به دستور فرماندهی هوانیروز چند درجه تشویقی گرفت و از ستوانیار سوم خلبان به درجه سروانی ارتقا یافت، اما طی نامه‌ای به فرمانده هوانیروز کرمانشاه در ۹ مهر ۱۳۵۹ چنین نوشت:

«اینجانب خلبان پایگاه هوانیروز کرمانشاه می‌باشم و تا کنون برای احیای اسلام و حفظ مملکت اسلامی در کلیه جنگ‌ها شرکت نموده‌ام، منظوری جز پیروزی اسلام نداشته‌ام و به دستور رهبرعزیزم به جنگ رفته‌ام. لذا تقاضا دارم درجه تشویقی که به اینجانب داده‌اند، پس گرفته و مرا به درجه ستوانیار سومی که بوده‌ام، برگردانید. »

با اوج گیری جنگ در کردستان، شیرودی و چند تن دیگر از خلبانان وارد جنگ شدند. شیرودی در عملیات‌های پروازی خود تلفات سنگینی را به نیروها و تجهیزات دشمن در نقاط استراتژیکی غرب کشور وارد کرد. در ۱۳ دیماه ۱۳۵۹ وقتی خیانت‌های آشکار بنی‌صدر را دید به افشاگری پرداخت و از شنوندگان سخنانش خواست با ایمان و اسلحه و چنگ و دندان از میهن اسلامی دفاع کنند. در همین ایام علی اکبر شیرودی را به خاطر بازپس گیری ارتفاعات بازی‌دراز بازداشت تنبیهی کردند و در واکنش به این مساله، روحانیون متعهد و اعضای سپاه کرمانشاه مراتب ناراحتی خود را در اسرع وقت به اطلاع اعضای شورای عالی دفاع از جمله آیت‌الله خامنه‌ای و حجت‌الاسلام هاشمی رفسنجانی رساندند و حکم بازداشت وی منتفی شد.

شیرودی بالاترین ساعت پرواز در جنگ را در جهان داشت و با بیش از ۴۰ بار سانحه و بیش از ۳۰۰ مورد اصابت گلوله به هلی‌کوپترش، باز سرسختانه می‌جنگید. شیرودی پس از چند هزار مأموریت هوایی و انجام بالاترین پروازهای جنگی در دنیا و نجات یافتن از ۳۶۰ خطر مرگ سرانجام در آخرین عملیات پروازی خود (۸ اردیبهشت ۱۳۶۰) در منطقه بازی دراز، هنگامی که عراق لشکری زرهی با ۲۵۰ تانک و با پشتیبانی توپخانه و خمپاره‌انداز و چند فروند جنگنده روسی و فرانسوی، برای بازپس گیری ارتفاعات «بازی دراز» به سوی سرپل‌ذهاب گسیل داشته بود، به مقابله با آنان پرداخت و پس از انهدام چندین تانک از پشت سر مورد اصابت گلوله تانک قرار گرفت و به شهادت رسید.

خلبان یاراحمد آرش که به همراه شهید شیرودی در این عملیات پروازی شرکت داشت، درمورد چگونگی شهادت این خلبان دلاور می‌گوید: «بارها او را در صحنه جنگ دیده بودم که خود را با هلیکوپتر به قلب دشمن زده و حتی هنگام پرواز مسلسل به دست می‌گرفت. در آخرین نبرد هم جانانه جنگید و بعد از آنکه چهارمین تانک دشمن را زدیم، ناگهان گلوله یکی از تانک‌های عراقی به هلیکوپتر اصابت کرد و در همان حال شیرودی که مجروح شده بود با مسلسل به همان تانک شلیلک کرده و آن را منهدم نمود و خود نیز به شهادت رسید. »

پیکر پاک شهید شیرودی پس از تشیع باشکوه در روستای شیرود تنکابن آرام گرفت.

پس از شهادت شیرودی، شخصیت‌های مملکتی نسبت به شخصیت والا و سلوک اخلاقی وی اظهارات مختلفی کرده‌اند؛ از جمله حضرت آیت‌الله خامنه‌ای او را مکتبی، مؤمن و جنگنده در راه خدا توصیف می‌کنند.

صاحب نظران جنگ‌های هوایی، او را «نامدارترین خلبان جهان» نامیده‌اند؛ چنانکه شهید تیمسار فلاحی رئیس ستاد مشترک ارتش، وی را ناجی غرب و فاتح گردنه‌ها و ارتفاعات آریا، بازی‌دراز، میمک، دشت‌ذهاب و پادگان ابوذر توصیف کرده و می‌گوید: " او غیرممکن‌ها را ممکن ساخت. کسی بود که وقتی خبر شهادتش را به امام دادم، امام در مورد وی فرمودند: " او آمرزیده است".

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • «مگره و مردان محترم» در کتابفروشی‌ها دیده شدند
  • ببینید/ ماجرای حضور رهبر انقلاب در خانه شهید شیرودی
  • شخصیت سالم یا ناسام؛ مساله این است؟
  • ببینید/ خلبان نامداری که درخواستِ کم کردن درجه‌اش را داشت!
  • شهید شیرودی خلبان تیزپرواز آسمان ایران
  • انتشار کتاب یوسف گم گشته باز آید در ماهشهر
  • حماسه باشکوهی که شهید شیرودی رقم زد/در حد امکان وامدار تاریخ بودم
  • علی‌اکبر قربان شیرودی را می‌شناسید؟
  • برگزاری جشن تولد برای مجموعه کتاب‌های پیامبران اولوالعزم در نمایشگاه کتاب
  • کتاب «یوسف گم گشته باز آید» در ماهشهر منتشر شد